وبلاگ همسفران شاد آباد



از مطلب فوق چنین استنباط می‌شود و عملاً ما هم به این نتیجه رسیده‌ایم که در حل مشکل اعتیاد، بالاترین نقش به عهده خود ما می‌باشد و اگر تصور کنیم اعتیاد یک بیماری است و دیگران بایستی آن را برای ما معالجه نمایند بسیار در اشتباه هستیم. برای حل مشکل اعتیاد، بیشترین بار حل این مسئله بر دوش خود ما می‌باشد و خودِ ما بایستی بیشترین تفکر را برای حل این مسئله بنماییم.  مسئولیت این کار به عهده هیچ شخصی نخواهد بود مگر خودمان؛ البته نمی‌توانیم منکر کمک و هم دردی و یاری سایر عزیزان و اعضاء خانواده باشیم؛ ولی بایستی به این مطلب توجه داشته باشیم که نقش اول به عهده ماست و مـا هستیم که بایستی بدهی خود را نسبت به تخریب‌هایی که ایـــجاد کرده‌ایم پـرداخت نماییم. اگر امروز دچار مشکلات هستیم، این دردها و رنج‌ها دلیل بازپرداخت بدهی ما نسبت به اعتیاد است و بایستی باشهامت مشکلات را تحمل‌کنیم؛ چون به‌سرعت بدهی ما بازپرداخت می‌شود و به نقطه تعادل جسمی و روانی می‌رسیم



 و اما ضلع سوم که همان پایه مالی کنگره 60 است، از اهمیت فوق‌العاده بالایی برخوردار است که چه‌بسا اگر نباشد و اگر سست عمل کند، دو ضلع دیگر را هم تحت شعاع قرار می‌دهد؛ولی ازآنجایی‌که نگهبان کنگره 60، انسان بسیار با درایت و باتدبیری است، این ضلع کنگره 60 هم به حول و قوه الهی بسیار تا بسیار محکم، از همان ابتدا تا به امروز عمل کرده است و ان‌شاءالله روزبه‌روز بر قدرتش اضافه خواهدخوب شود.

15 آذر 1376 روزی است که نویدی شادی بخش برای مصرف‌کنندگان و خانواده‌هایشان بود تا آنها هم بتوانند در ناباوری خود باور کنند که درمان قطعی اعتیاد امکانپذیر است و می‌توانند از درد و رنجی که بر آنها مستولی است رهایی یابند.

دید و نگرش کنگره به ورزش بسیار متفاوت با آن چیزی است که در جوامع شاهد آن هستیم؛ چراکه نگاهی که کنگره به ورزش دارد برای سالم‌سازی جسم و روان و پویایی و تحرک و لذت است که فرد را به تعادل و حال خوش برساند، به‌عبارت‌دیگر در کنگره، نوع نگاه به ورزش، نگاه قهرمانی نیست بلکه نگاه پهلوانی است؛ یعنی اخلاق و رعایت حرمت‌ها و احترام به پیشکسوتان و جایگاه‌ها در اولویت است و بردوباخت چندان مهم نیست و مهم آموزش گرفتن از شرایط مختلف است.



متوجه شدم در زندگی خود، بدون اینکه مهارت درست زیستن و انجام عمل سالم را داشته باشم چقدر انرژی تلف کردم، چقدر زمان از دست دادم و چقدر خودم را خسته کردم؛ بدون اینکه کارهایم ثمربخش باشد و حس رضایت نسبت به خودم داشته باشم. 


آخرین راهی که برای درمان اعتیاد رفته بودیم؛ حدود چند سالی پاک بود ولی باز هم راه درستی نبود چون فقط پاکی داشت و هیچ تغییر دیگری نکرده بود درواقع ترک اعتیاد بود نه درمان اعتیاد. ولی الآن متوجه می‌شوم که درست‌ترین راه همین کنگره 60 است که با روش بی‌نظیرش نه‌تنها زندگی من را بلکه هزاران هزار نفر دیگر را نجات داده است و آرامش را به زندگی‌مان برگردانده است.


در مورد خواب هم می‌توانیم یک مثلث تشکیل دهیم: 
1- کی بخوابیم؟
2- چقدر بخوابیم؟
3- چگونه و با چه کیفیتی می‌خوابیم؟
مشکلی که الآن در بیشتر بچه‌ها می‌بینیم مسئله کم‌خوابی نیست، مسئله جابجایی ساعت خواب است. یک مقدار زیادی هم تحت تأثیر سیستم ایکس است؛ چون اگر سیستم ایکس کار نکند خواب دچار اختلال می‌شود


حرفی که زدند را باید با طلا نوشت. معلم‌ها باید مطالبی را آموزش بدهند که به آن مطلب نیاز داشته باشیم و در زندگی روزمره بکار ببریم. باید مطلبی را که آموزش می‌دهند، حقیقی و راستین باشد و آموزش باید طوری باشد که به بیان ساده باشد تا متوجه شویم و بتوانیم چیزی یاد بگیریم.
راهنمایان کنگره همه موفق هستند؛ چون این سه مورد در همه راهنمایان کنگره قابل‌مشاهده است. راهنما در لژیون صحبتی می‌کنند که واقعاً ما به آن نیاز داریم و با صحبت‌هایشان یک گره از زندگی روزمره ما باز می‌شود و مطالبشان حقیقی است و شاید برای خودشان هم اتفاق افتاده باشد و طوری مطالب را ساده بیان می‌کنند که جای هیچ سؤالی باقی نمی‌ماند.


در هنگام مسئولیت داشتن باید دائماً خود را محاسبه کنیم تا دچار گره قدرت نشویم؛ البته گاهی نیز قدرت در انجام ندادن کار است؛ یعنی زمانی که گذشت و بخشش را انتخاب می‌کنیم و از قدرتی که داریم می‌گذریم تا رضایت خداوند را به دست آوریم و این مسیر دیگری است که با رشد مثلث کار، تحصیل و قدرت باز می‌شود و انسان را به خدمتگزاری صدیق و شایسته هدایت می‌کند.


کتاب 14 مقاله ، کتابی دانشگاهی است که انشاءالله در آینده شاهد حضور پررنگ آن در دانشگاه ها ، خواهیم بود. این کتاب به زبان ساده ، پیچیده ترین مسائل اعتیاد را به ساده ترین شکل ممکن برای ما توضیح می دهد، که برای عامه مردم و هم برای متخصصین دانشگاهی قابل استفاده است. این هفته فرصت مناسبی است تا با تمرکز بیشتر به کتاب 14 مقاله بپردازیم.
این کتاب یکی از مهمترین منابع آموزشی کنگره 60 می باشد و آشنایی و فراگیری مطالب آن بر همه ما واجب و ضروری است. برای اینکه این علم و دانش را به انسانهای نیازمند و مصرف کنندگان مواد مخدر که خواهان رهایی هستند در سرتاسر جهان برسانیم.
 

همان طور که از نام این کتاب مشخص است، دارای ۱۴ مقاله است که به صورت بنیادی، تمام مسائل و گره های کور اعتیاد را شکافته است و با دانش و کسب آگاهی های لازم در زمینه اعتیاد، کنگره ۶۰ توانسته هرگونه اعتیاد را به درمان برساند؛ به گونه‌ای که هیچ نوع وسوسه‌ای به سراغ مصرف كنندگان نمی‌آید و این نداشتن وسوسه را در نزدیک ترین فرد در زندگی ام حس و تجربه کرده‌ام.


کتاب ۱۴ مقاله یک کتاب جامع و کامل در مورد صورت‌مسئله اعتیاد و روش‌های درمان متد دی اس تی ترک‌های متعدد و. است که برای من همسفر بسیار بار آموزشی بالایی دارد چون من چیزی از اعتیاد نمی‌دانستم و خیلی دیر متوجه اعتیاد مسافرم شدم و یکی دو ماه بعد وارد کنگره شدیم و همیشه دوست داشتم مطالب زیادی در مورد اعتیاد بدانم و هیچ‌وقت نفهمیدم که چه چیزی باعث می‌شود یک شخص سالم روزی به مصرف مواد روی بیاورد ولی بامطالعه این کتاب متوجه شدم که همه آن‌هایی که مصرف‌کننده دائمی شدند اول تفننی مصرف می‌کردند اما بعدها مصرفشان دائمی شده است و تبدیل به مصرف‌کننده شده‌اند.


توصیه می‌کنم که حتماً و حتماً آن را مطالعه کنند؛ چون همسفران در وهله اول برای درمان اعتیاد به کنگره آمده‌اند و این کتاب، کتابی کاملاً علمی است و اعتیاد را مهندسی تعریف کرده و تشخیص بیماری و درمان آن را مشخص می‌کند. شاید اگر یک همسفر از بین تمام سی دی هایی که موجود است صد تای آن را هم گوش نکند مشکلی ایجاد نشود؛ اما نخواندن این کتاب مسائل بسیاری را برای همسفران لاینحل باقی می‌گذارد. 


در این مقاله، اعتیاد را به دو قسمت تقسیم می‌کند؛ عکس‌العمل‌های آشکار فرد مصرف‌کننده؛ مثل اسهال، آبریزش بینی، بیخوابی، عرق کردن و. 
عکس‌العمل‌های پنهان فرد که شامل افسردگی، گوشه‌گیری، گریه کردن، تنبلی و . است.


با دوستان و راهنمای گرانقدرمان به آنجا رفتیم، راهنمایان با عده کثیری از پزشکان و محققان به سالن همایش رفتند و ما نیز در محوطه سالن، شاهد رونمایی بودیم تا اینکه آقای مهندس صحبت خود را با سپاسگزاری از خداوند و کسانی که در این راه یاری‌شان کردند آغاز نمودند


انسان موجود قدرتمندی است و خداوند نیروها و قدرت‌های عظیمی را به او داده است و نیروی منفی خوب می‌داند که انسان با وجود این نیروها و قدرت‌ها، شکست‌ناپذیر است. شیطان، خوب می‌داند که انسان را از بیرون نمی‌تواند شکست دهد و به همین دلیل، تمام توان خود را به کار می‌گیرد تا این نیروها را از درون خنثی کند و ناامیدی، یکی از همین ترفندها است. نیروی منفی، با استفاده از حس ناامیدی، موتورهای تولیدکننده نیروهای انسان را از درون خاموش می‌کند و اینجاست که انسان از حرکت بازمی‌ماند و خودش، خودش را متوقف می‌کند. این حس، به قدری خطرناک است که حتی ممکن است انسان را به جایی برساند که خودش، خودش را نابود کند و دست به انتحار و خودکشی بزند.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجله اینترنتی مروارید سبحان حاجی زاده serat96 ادب پژوهی تازه های طب زیبایی دکترمقیمی IAAM shabahangcl آموزش کسب و کار آنلاين varsa onlinetranslate hamdelmoshaver